هر فرد برای رشد ذهنی و اجتماعی خود نیازمند اندیشه و تفکر است که بازی خمیر مایه این تفکر و اندیشه را میسازد. بنابراین بازی هرچه گستردهتر، پیچیدهتر و اجتماعیتر باشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردار میشود.کشف دنیای اطراف بخش دیگری از فلسفه بازی است که کودک حس کنجکاوی خود را از این طریق ارضاء میکند.
بازی، تن و روان کودک را واکسینه میکند و مسئولیتهای اجتماعی و اقتصادی را که در آینده باید به دوش بکشد به او میآموزد و چه زیباست این سخن که« بازی زندگی کودک نیست، تمامی زندگی کودک بازی است.»
بازی با سرشت کودک عجین است و یکی از نیازهای طبیعی او به شمار میرود. بازی بزرگترین سرگرمی کودک به ویژه در سالهای پیش دبستانی و دبستانی میباشد؛ با آنکه میل به بازی در سنین بالا رو به کاهش میگذارد و کارهای مهمی جای آن را میگیرد ولی به اعتقاد برخی از روان شناسان تا سالهای پایان عمر نیز میل به بازی در انسان وجود دارد. دیدگاه 5کارشناس را با هم مرور میکنیم.
شاید کودک دلیل بازی کردن خود را نداند و نتواند برای آن علتی بیان کند، ولی با این همه نمیتواند از بازی کردن دست بردارد .به نظر رفتارشناسان و روانشناسان کودک، همانطور که کودک نیاز به آب و هوا دارد نیاز به بازی و سرگرمی نیز دارد. اودر جریان بازی موقعیتی مییابد تا اعتقادات و احساسات و همچنین مشکلات خود را پیدا کرده و مهارتهای زندگیاش را از این طریق بیاموزد.
رابرت اویت میگوید: ساعات زیادی را که کودکان صرف بازی میکنند نمیتوان به هیچ وجه تلف شده تلقی نمود. بازی ممکن است شادیبخش باشد ولی در دوران کودکی یا کار جدی محسوب میشود و در اظهارنظری دیگر ویلیام استرن معتقد است، بازی غریزهای برای رشد و نمو استعدادها یا تمرین مقدماتی برای اعمال آتی است.
امروزه متاسفانه برخی از بزرگترها (پدران،مادران، معلمان و مربیان) به اهمیت و فلسفه بازی پی نبردهاند. آنان کودکان را از بازی و فعالیتهای بدنی منع میکنند و بر این تصورند اگر کودک در گوشهای آرام بنشیند و در سکوت به سر ببرد برای آنها مفیدتر و پسندیدهتر است، همچنین بر این اعتقادند که دیگران فرزندانشان را با ادب و با تربیت قلمداد میکنند و فراموش کردهاند که ثابت شده است کودکانی که به اندازه و به درستی بازی نمیکنند از رشد ذهنی مناسب بیبهره مانده و در بزرگسالی نیز افرادی منزوی، گوشهگیر و افسرده خواهند شد.
کودک با بازی بزرگ میشود،تحول مییابد و به سمت کمال جسمی و عقلی و احساسی قدم برمیدارد در این تکامل ممکن است از چشم پدر و مادر و نزدیکان دور بماند اما از دید روانشناسان و محققان به ویژه آنان که برای معرفت روح و روان کودک در تلاشند دور نمانده است.
بازی همسان با سایر پدیدهها ابعاد و جنبههای وسیعی را در برمیگیرد، گوناگونی این ابعاد باعث شده تا تعاریفی متعدد از دنیای بازی کودکان توسط کارشناسان، محققان و روانشناسان ارائه شود که هر یک بازی را از دیدگاه خاص خود مورد ارزیابی قرار میدهند.
اسپنسر بازی را انگیزه مصرف بیهدف انرژی زیادی بدن میداند. او عقیده دارد بدن دارای مقداری انرژی اضافه است که به صورت فعالیتهای هدفدار یعنی کار یا فعالیتهای بدون هدف یعنی «بازی» مصرف میشود.
گروس عقیده دارد بازی نوعی آمادگی کودک برای فعالیتهایی است که باید در آینده به عهده بگیرد و البته خود از این آمادگی چندان آگاه نیست، به طور مثال دختر کوچکی که به عروسک بازی علاقه وافری دارد به صورت غیر عمدی خود را آماده میکند تا در بزرگی از کودک پرستاری نماید.
پستالوزی نیز معتقد است که بازی از طریق درگیریها، سرگرمیها، کوششها و فعالیتهای لازم به زندگی فرد کمک کرده و از این طریق انسجامی میان روح و جسم برقرار میکند.
اهمیت بازی
اهمیت بازی همانند موضوعات خاص و دیدگاههای متفاوت از نظر اسلام پنهان نمانده و توجه خاصی به بازی کودکان مبذول داشته است، اسلام صراحتا دستور میدهد که کودکان را تا 7سالگی آزاد بگذارید تا بازی کنند.
اسلام نیز به پدران و مادران نیز توصیه میکند همه امکانات لازم را جهت بازی کردن کودکان فراهم آورند و در هر موقعیت و مقام اجتماعی که هستند زمانی را برای بازی با فرزندان اختصاص دهند و هرگز تصور نکنند که در صورت بازی با فرزندانشان اقتدار یا متانت آنها خدشهدار یا کاسته خواهد شد یا به عبارتی «سبک خواهند شد.»
کودکان با جنبههای مختلف جسمی، روحی و روانی پا به عرصه حیات میگذارند و با توجه به این تفاوتها بازیهای گوناگونی را تجربه میکنند، عواملی که در انتخاب نوع بازی کودکان دخالت دارند عبارتند از: تفاوتهای فردی، میزان سلامتی، سطح رشد جسمی- حرکتی، بهرههوشی، جنسیت، خلاقیت، فرهنگ خانواده، و موقعیتهای جغرافیایی محل سکونت که برهمین اساس بازی به انواع گوناگون تقسیم میشود.
رشد اجتماعی کودک
1 – ارتباط کودک با محیط بیرون را تقویت و تثبیت میکند.
2 – موجب شکوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت میشود.
3 – کودکان رعایت اصول و مقررات پیرامون خود را یاد میگیرند
4 – همانند سازی با بزرگسالان را میآموزد.
5 – با مفهوم سلسله مراتب آشنا شده و آن را رعایت میکند.
6 – شکست و پیروزی و همچنین رقابت را به طور واقعی تجربه میکند.
بازی و رشد عاطفی کودک
1 – رفتارهای هوشمندانه کودک را تقویت و کنترل میکند.
2 – موجب تقویت یادگیری زبان در کودک میشود.
3 – در رشد هوشی درک بسیار موثر است.
4 – زمینه مناسبی را جهت تفکر کودک فراهم میکند.
کودکان اغلب به خاطر لذت و سرگرمی به بازی میپردازند و از طریق این نوع بازیهاست که بهگونهای دلخواه به اخذ معلومات و درک مطالب تازه میرسند و به تجدید نظر، اصلاح، و توسعه تجربیات و کسب مهارتها نائل میشوند و از این طریق خود را برای زندگی واقعی آماده میکنند. هرگز نباید فراموش کنیم که کودکان ما با بازی متولد میشوند، همراه بازی زندگی میکنند، و نیک بدانیم زندگی آنها همه بازی است و بس.